پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online

English language learning website
پورتال جدید آموزش زبان انگلیسی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ب.ظ

صحبت در مورد زمان در انگلیسی Talking About Time In English

صحبت در مورد زمان در انگلیسی Talking About Time In English

.

What time is it?

ساعت چند است؟

.

What’s the time?

ساعت چند است؟

.

Could you tell me the time?

میشه زمان را به من بگویی؟

.

Do you know what time it is?

میدانی ساعت چند است؟

.

How long have you been waiting?

چه مدت است که منتظری؟

.

Do you have free time this afternoon?

آیا امروز بعد از ظهر وقت داری؟

.

What time can we meet?

چه موقع میتوانیم همدیگر را ببینیم؟

.

What should we do to kill time?

برای تلف کردن وقت چه کاری میتوانیم بکنیم؟

.

It’s ten o’clock.

ساعت ده است

.

It’s midnight.

نیمه شب است

.

It’s 6 A.M now.

الان ساعت شش صبح است

.

See you at 8 P.M.

ساعت هشت بعداز ظهر می بینمت

.

I can’t tell you exactly what time we will arrive.

نمیتوانم به تو بگویم که دقیقا" چه زمانی خواهیم رسید

.

It’s too late now.

الان خیلی دیر است

.

My watch is stopped.

ساعتم خوابیده است

.

My watch is slow.

ساعتم کند کار میکند

.

Don’t waste your time doing nothing.

وقت خود را با کاری انجام ندادن تلف نکن

.

I didn’t think it was so late.

فکر نمیکردم دیر باشد

.

We have plenty of time.

خیلی وقت داریم

.

Give me a little more time.

کمی بیشتر به من وقت بده

.

It’s time to leave.

وقت رفتن است

.

It’s almost time to go home.

تقریبا" زمان رفتن به خانه است

.

Time went by so fast.

زمان خیلی سریع میگذرد

.

The supermarket opens at 9 a.m.

سوپرمارکت ساعت نه صبح باز میشود

.

The class starts at 8 in the morning

کلاس ساعت هشت صبح شروع میشود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۰۳
جمعه, ۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۵۶ ب.ظ

Greeting in English سلام و احوالپرسی در انگلیسی

Greeting in English سلام و احوالپرسی در انگلیسی

.

General greetings (Formal)

احوالپرسی عمومی رسمی

.

Hello

درود/سلام

.

Good morning/ Good afternoon/ Good evening

صبح به خیر/ بعدازظهر به خیر/ عصر به خیر

.

How are you?

حال شما چطور است؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۵۶
دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ

happy new year


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۵۸
جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۴۵ ب.ظ

عبارت Friend zone

عبارت Friend zone در انگلیسی یعنی چه و friend zone چیست؟


بیاید بهش بگیم دایره ی دوستی!

اینجوریه که یه دختر پسر اگه وارد دایره دوستی بشن دیگه خیلی سخته خارج شن!

یعنی اینا با هم دوست صمیمی شدن و حالا اگر یکی از اون یکی خوشش بیاد و بخواد پیشنهاد دوستی جدی دارای رابطه بده و یا پیشنهاد ازدواج و یا هرچی،خیلی سختتره از حالتی که صمیمیت کمتری دارن!


از یه طرف ریسک این هم وجود داره که پیشنهاد بده و به جایی نرسه بعدش صمیمیتشون تحت تاثیر قرار بگیره و یه دوست رو از دست بده،از یه طرف هم میترسه که پیشنهاد نده و یه عمر بمونه رو دلش! و پشیمان بشه


قضیه ریسک بالایی داره نهایتا!


حالا زمان بندی مهم میشه!


قبل از اینکه تپه های صمیمیت رو باهم در بنوردن و بشن رفیق جینگ همدیگه،باید تصمیم گرفت! این مثلا پتانسیل عاشق شدن داره یا نه.اگه داره یه اقدامی بکنم از الان!


البته اگر بعدا هم به این نتیجه رسید که ای بابا عاشق شدم رفت، میشه اقدام کرد.خیلی با احتیاط ولی!


به هر روی،من خودم شاهد بودم دوستام اومدن غش و ریسه و گریه و زاری رفتن که دوست عزیزم ،اومده پیشنهاد داده و فلان و حالا بهم خورده و من بدون اون چیکار کنم و حتی یادم نمیاد چجوری نفس بکشم و اینا!!


حالا میگم مراقب دایره دوستی باید بود!یه سریا رو نباید راه داد خیلی به دایره دوستی چون شاید بعدا بخوان خارج بشن و سخت میشه!


و این است معنی و مفهوم Friend zone در انگلیسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۵
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ب.ظ

حس و حال داشتن در انگلیسی

حس و حال داشتن / دل و دماغ داشتن در انگلیسی و یا حتی نداشتن

.

in the mood (for something) and in the mood (to do something)x

.

مثالز:

I'm not in the mood to see a movie tonight.

امشب حس و حال فیلم دیدن رو ندارم

.

I am not it the mood to listen your bullshits today

امروز تو موود شنیدن به مزخفات تو نیستم/ حس حال شنیدن مزخفات تو رو ندارم

.

Are you in the mood for pizza?

حس و حال (خوردن) پیتزا رو داری؟

.

 I'm not in the mood to argue.

حس و حال بحث کردن رو ندارم

.

I'm not in the mood to listen to your lies.

تو موود شنیدن دروغهای تو نیستم

-----------------

دقت داشته باشید که در انگلیسی عامیانهInformal:

Be in a mood

یعنی اعصاب مصاب نداشتن/عصبانی بودن و حوصله هیشکی رو نداشتن و ....  :*

.

مثالز:

Ignore him - he's in a mood.

بیخیالش شو، اعصاب مصاب نداره

.

Hey you, Shut you mouth today, He in a mood

هی تو امروز دهنت رو ببند، اعصاب مصاب نداره هاااا

.

شما اعصاب مصاب دارین؟؟؟؟؟؟؟؟

خو چرا مثال نمیزنین؟؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۵
جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ب.ظ

بدرقه کردن فردی یا کسی در انگلیسی

بدرقه کردن فردی یا کسی در انگلیسی

.

برای بدرقه کردن، همراهی کردم فردی موقع خداحافظی و موقع سفر که داره شما رو ترک میکنه

از فعل عبارتی جدا شونده‌ی See off استفاده میکنیم. گذشته اش هم میشه Saw off که میدونید


.

مثالز:

We went to the train station to see Mori off.

ما به ایستگاه قطار رفتیم تا موری را بدرقه کنیم.

.

We saw off all the scouts going to camp.

ما همه پیشاهنگ ها را هنگام رفتن به کمپ بدرقه کردیم

.

My parents saw me off at the airport.

پدرومادرم مرا در فرودگاه بدرقه کردند.

.

Families gathered at the dock to see off the sailors.

خانواده ها برای بدرقه ملوانان در بندرگاه جمع شدند.

.

We saw off our guests at the door.

ما میهمانها را تا در بدرقه کردیم

.

They came to the airport to see us off.

آنها برای بدرقه ما به فرودگاه آمدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۴۵
جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۴۰ ب.ظ

پسوند اسم ساز ment در انگلیسی

پسوند اسم ساز ment در انگلیسی همراه با مثال و ترجمه فارسی



با اضافه کردن ment به انتهای بعضی از افعال میتوان یک اسم ساخت:


verb+ment  : noun

.

️agree : agreement

موافقت ک -: موافقت

.

employ : employment

استخدام کردن : استخدام

.

judge : judgement

قضاوت کردن : قضاوت

.

develop : development

توسعه دادن : توسعه

.

improve : improvement

بهبود بخشیدن : بهبودی

.

retire : retirement

بازنشست شدن : بازنشستگی

.

encourage : encouragement

تشویق کردن : تشویق

.

advertise : advertisement

تبلیغ کردن : تبلیغ

.

treat : treatment

رفتار کردن : رفتار

.

punish : punishment

تنبیه کردن : تنبیه

.

manage : management

مدیریت کردن : مدیریت

.

measure : measurement

اندازه گرفتن : اندازه

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۰
جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ب.ظ

کاربرد Get

کاربرد Get


Get


یکی از افعال بسیار پرکاربرد در انگلیسی است و اولین ساختاری که براش داریم؛ ساختار زیر است:


Get + noun / pronoun


Noun=اسم


Pronoun=ضمیر


که در این صورت معنی این فعل به افعال زیر خیلی شبیه است؛ و یا یه چیزی تو این تریپها


receive, fetch, earn, obtain, catch


مثالز:

I got a call from James yesterday. = I received a call from James yesterday


دریافت کردن


I have got your letter


دریافت کردن


 


Will you get the kids from school? = Will you fetch the kids from school?


رفتن وآوردن


He gets $300 a month. = He earns $300 a month


به دست آوردن


Can you come and get me from the airport?


رفتن وآوردن


Whenever I listen to loud music, I get a headache


گرفتن


I am getting a toothache


گرفتن


--------------------


بعد از فعل


Get


ممکنه که فاعل مستقیم و غیر مستقیم بیاد


a direct object and an indirect object


مثال:


OK. I will get you a drink.


Indirect object – youفاعل غیرمستقیم


direct object – a drinkفاعل مستقیم


-----------------


همچنین ممکنه به معنی فهمیدن هم به کار بره


مثال:

Did you get me? = Did you understand what I said?


-----------------


جالب اینکه ممکنه به معنی گیر آوردن و تنبیه کردن هم معنی بده


مثال:


The taxmen will get you in the end

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۲
پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۳۸ ب.ظ

فرق بین Gift و Present در انگلیسی

فرق بین Gift و Present در انگلیسی

.

میدونید که ظاهرا" هر دو به معنی هدیه اند!

و در نگاه اول خیلی فرقی با هم ندارند

اما از لحاظ کاربرد و معنا و مفهومی

Present:

به عمومیت هدیه ها گفته میشه، و معمولا" در این مورد فرد هدیه دهنده و هدیه دهنده در یک سطح از سن و رده اجتماعی و .... قرار دارند

.

اما

Gift:

به هدیه ایی گفته میشه که معمولا" هدیه دهنده، سطح بالاتر، سن بالاتر و در کل بالاتر از هدیه گیرنده است.

مثالها را توجه کنید تا بیشتر متوجه بشوید:

• The children brought a present for the Minister.

بچه ها برای وزیر هدیه ایی آوردند.

• I gave him a pen as a present.

من به او به عنوان هدیه خودکاری دادم


•The foundation is planning to gift the land to the society.

سازمان خیریه برنامه دارد که زمین را به انجمن هدیه دهد


•He made a gift of two million dollars to his old university.

او هدیه ایی معادل دو میلیون دلار به دانشگاه قدیمی اش داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۸
جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۰۶ ب.ظ

تفاوت بین See و Watch و Look

تفاوت بین See و Watch و Look

.

این سه فعل در نگاه اول هم معنی اند که البته اصلا اینطور نیست و در مورد کاربردشان باید دقت کرد.

.


تفاوت بین See و Watch و Look.

نگاه کردن [Look]

To look at something for a reason, with an intention.

نظر افکندن به چیزی به دلیل خاص به منظور و مقصود خاصی.

.

مثال:

Look at that strange man.

به آن مرد غریبه نگاه کن.

Look at the pictures I took on holiday.

به آن عکس که من در تعطیلات گرفته‌ام نگاه کن.

.

.

دیدن [See]

To see something that comes into our sight that we weren't looking for.

دیدن اتفاقی و گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم.

.

مثال:

Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared.

آن پرنده را دیدی؟ نگاه نمیکردم (انتظارش را نداشتم) یک دفعه ظاهر شد.

I saw you driving to work today.

امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (اتفاقی) دیدم.

.

.

تماشا کردن [Watch]

To look at something carefully, usually at something which is moving.

با دقت نگاه کردن و نظاره کردن به چیزی که معمولا در حال حرکت است.


مثال:

the TV doesn’t move, but you watch the moving images carefully.

تلویزیون حرکت نمیکند اما تو تصاویر متحرک را با دقت تماشا میکنی.

Watch here you are going! You almost stepped on my foot!

اینجا را تماشا کن چه‌کار کردی! از روی پای من رد شدی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۰۶