اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی
ضرب المثل : Two heads are better than one
مفهوم به انگلیسی : two people can do – better than one can alone
مفهوم به فارسی : دو تا فکر بهتر از یک فکره
ضرب المثل : Make hay while the sun shine
مفهوم به انگلیسی : take a chance while it is available
معادل در فارسی : شانس یک بار در خونه آدم رو می زنه
ضرب المثل : Strike while the iron is hot
مفهوم به انگلیسی : take care of a matter before it becomes too late
معادل در فارسی : تا تنور داغه نون رو بچسبون
ضرب المثل : All that glitters is not gold
مفهوم به انگلیسی : something that looks valuable is sometimes truly worthless
معادل در فارسی : هر گردی گردو نیست
ضرب المثل : Curiosity killed the cat
مفهوم به انگلیسی : curiosity causes problems
معادل در فارسی : فضولی موقوف
ضرب المثل : easy come, easy go
مفهوم به انگلیسی : easy come, easy go
معادل در فارسی : باد آورده را باد می برد
ضرب المثل : no news is good news
مفهوم به انگلیسی : it’s better not to hear anything than to hear bad news
معادل در فارسی : بی خبری خوش خبری است
ضرب المثل : nothing ventured, nothing gained
مفهوم به انگلیسی : someone who doesn’t try does not succeed
معادل در فارسی : نابرده رنج گنج میسر نمیشود
ضرب المثل : East, West, homes best
معادل در فارسی : نابرده رنج گنج میسر نمیشود
ضرب المثل : Hit the jackpot
مفهوم به انگلیسی : hit the bullseye, won the lottery
معادل در فارسی : یک شب پول دار شدن
ضرب المثل : A Bird In The Hand Is Worth Two In The Bush
مفهوم به انگلیسی : Keep what you have and don’t be greedy for more
مفهوم به فارسی : به چیزی که داری قانع باش
ضرب المثل : A Blessing In Disguise
مفهوم به انگلیسی : A good thing that you don’t recognize at first
مفهوم به فارسی : چیز خوبی که در ابتدا قدرش را نمیدانید
ضرب المثل : A Chip On Your Shoulder
مفهوم به انگلیسی : Angry because of what happened in the past
مفهوم به فارسی : عصبانی بودن بخاطر چیزی که قبلا اتفاق افتاده
ضرب المثل : A Dime A Dozen
مفهوم به انگلیسی : Cheap and easy to get
مفهوم به فارسی : چیزی که ارزان و راحت بدست بیاید
ضرب المثل : A Drop In The Bucket
مفهوم به انگلیسی : Something that isn’t important because it’s very small
مفهوم به فارسی : چیزی که بدلیل کوچک بودن اهمیت ندارد
ضرب المثل : A Fool And His Money Are Easily Parted
مفهوم به انگلیسی : Foolish people lose money easily
مفهوم به فارسی : یه احمق راحت پولشو از دست میده
ضرب المثل : A Penny Saved Is A Penny Earned
مفهوم به انگلیسی : Little by little you’ll save money by not spending your money
مفهوم به فارسی : قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
ضرب المثل : A Piece Of Cake
مفهوم به انگلیسی : Something that is very easy to do
مفهوم به فارسی : کاری که انجام آن ساده است.
معادل در فارسی : مثل آب خوردن
ضرب المثل : A Shot In The Dark
مفهوم به انگلیسی : A guess when you don’t know the facts
مفهوم به فارسی : حدس زدن چیزی وقتی که تو واقعیت رو نمی دونی
ضرب المثل : A Slap On The Wrist
مفهوم به انگلیسی : A punishment that is very mild
مفهوم به فارسی : تنبیه خیلی ملایم
ضرب المثل : A Slip Of The Tongue
مفهوم به انگلیسی : Something which you did not mean to say
مفهوم به فارسی : وقتی چیزی را گفته اید که قصد گفتنش را نداشته اید
ضرب المثل : A Taste Of Your Own Medicine
مفهوم به انگلیسی : A lesson where other people treat you the same way you treat them
مفهوم به فارسی : اجرای کاربد تو درمورد خودت تا درسی برایت باشد
ضرب المثل : A Toss-Up
مفهوم به انگلیسی : When we aren’t sure what the result will be
مفهوم به فارسی : وقتی در مورد نتیجه کار مطمئن نباشیم
ضرب المثل : A Wolf In Sheep’s Clothing
مفهوم به انگلیسی : One who is dangerous while pretending to be harmless
مفهوم به فارسی : شخص خطرناکی که وانمود به خوبی می کند. گرگ در لباس میش
ضرب المثل : An About Face
مفهوم به انگلیسی : When you begin facing one direction, then you turn completely
مفهوم به فارسی : تغییر جهت و یا روش از یک جهت به جهت دیگر
ضرب المثل : Absence Makes The Heart Grow Fonder
مفهوم به انگلیسی : The time you spend away from one you love makes you love that person even more
مفهوم به فارسی : افزایش علاقه دو نفر بخاطر دور بودن از هم
ضرب المثل : Actions Speak Louder Than Words
مفهوم به انگلیسی : We learn more from people’s actions than from their words
مفهوم به فارسی : ما از عملکرد مردم بیشتر یاد میگیریم تا از صحبتهای آنها
ضرب المثل : Add Fuel To The Fire
مفهوم به انگلیسی : Do something to make a bad situation worse
مفهوم به فارسی : انجام کاری که شرایط را بدتر از قبل کند
ضرب المثل : Against The Clock
مفهوم به انگلیسی : Working hard to finish by a certain time
مفهوم به فارسی : سخت کارکردن برای انجام کارها سروقت
ضرب المثل : Against The Grain
مفهوم به انگلیسی : Making things difficult by acting against the wishes of others
مفهوم به فارسی : با انجام امور بر خلاف میل دیگران اوضاع را مشکل کردن
ضرب المثل : All Bark And No Bite
مفهوم به انگلیسی : Threaten to do things that they aren’t really willing or able to do
مفهوم به فارسی : تهدید به انجام کاری ولی قادر به انجام کاری نبودن
ضرب المثل : All In The Same Boat
مفهوم به انگلیسی : When people must work as a team because they face the same challenges together
مفهوم به فارسی : وجود مشکل مشترک و لزوم کار گروهی
ضرب المثل : All That Glitters Is Not Gold
مفهوم به انگلیسی : Something which seems valuable at first may turn out to be worthless
مفهوم به فارسی : چیزی که بنظر قیمتی می آید ممکن است بی ارزش باشد
ضرب المثل : All Thumbs
مفهوم به انگلیسی : Someone who is very awkward
مفهوم به فارسی : کسی که خیلی خراب کاری میکند
ضرب المثل : An Arm And A Leg
مفهوم به انگلیسی : A high price to pay
مفهوم به فارسی : قیمت گزافی بابت چیزی پرداختن
ضرب المثل : An Axe To Grind
مفهوم به انگلیسی : You plan to express your anger to that person
مفهوم به فارسی : بروز دادن عصبانیت با قصد قبلی
ضرب المثل : Arm In Arm
مفهوم به انگلیسی : Standing together with arms interlocked
مفهوم به فارسی : دست به دست یکدیگر دادن
ضرب المثل : Around The Block
مفهوم به انگلیسی : A person who has experience
مفهوم به فارسی : کسی که تجربه کارها و یا شرایط متفاوتی را داشته
ضرب المثل : As Blind As A Bat
مفهوم به انگلیسی : Completely unable to see
مفهوم به فارسی : کاملا نابینا
ضرب المثل : As High As A Kite
مفهوم به انگلیسی : Elevated to a great height
مفهوم به فارسی : به درجه بالایی از ترقی رسیدن
ضرب المثل : As Light As A Feather
مفهوم به انگلیسی : Very, very light
مفهوم به فارسی : بسیار سبک
ضرب المثل : At The Drop Of A Hat
مفهوم به انگلیسی : Do something quickly and easily, without thinking about it
مفهوم به فارسی : انجام کار بسادگی و سرعت بدون فکرکردن
ضرب المثل : At Wit’s End
مفهوم به انگلیسی : Not able to come up with a solution
مفهوم به فارسی : از عهده یک مشکل برنیامدن
ضرب المثل : Back To The Drawing Board
مفهوم به انگلیسی : Time to start over again
مفهوم به فارسی : دوباره یک کار را از ابتدا انجام دادن
ضرب المثل : Barking Up The Wrong Tree
مفهوم به انگلیسی : Looking for something in the wrong place
مفهوم به فارسی : دنبال چیزی در جای اشتباه گشتن
ضرب المثل : Beating A Dead Horse
مفهوم به انگلیسی : Forcing an issue that is already closed
مفهوم به فارسی : فشار آوردن برای انجام کاری که پیش از آن تمام شده
ضرب المثل : Beating Around The Bush
مفهوم به انگلیسی : Talking about something indirectly
مفهوم به فارسی : غیرمستقیم در مورد مطلبی صحبت کردن. به در میگیم که دیوار بشنوه
ضرب المثل : Bend Over Backwards
مفهوم به انگلیسی : Inconvenience yourself to help another
مفهوم به فارسی : خود را به زحمت انداختن برای کمک به دیگری
ضرب المثل : Better Late Than Never
مفهوم به انگلیسی : It’s better to do something late than to not do it at all
مفهوم به فارسی : دیر انجام دادن بهتر از هرگز انجام ندادن است
ضرب المثل : Between A Rock And A Hard Place
مفهوم به انگلیسی : Stuck between two opposing forces
مفهوم به فارسی : از دو طرف تحت فشار قرار داشتن
ضرب المثل : Birds Of A Feather Flock Together
مفهوم به انگلیسی : Similar people go to the same places and do the same things together
مفهوم به فارسی : کبوتر با کبوتر باز با باز – کند همجنس با همجنس پرواز
ضرب المثل : Bite Off More Than You Can Chew
مفهوم به انگلیسی : Taking on a challenge that is too big
مفهوم به فارسی : با یک دست دو هندوانه برداشتن
ضرب المثل : Bite Your Tongue
مفهوم به انگلیسی : Keep yourself from speaking
مفهوم به فارسی : حرفی به زبان نیاور.
معادل در فارسی : زبانت را گاز بگیر
ضرب المثل : Blood Is Thicker Than Water
مفهوم به انگلیسی : Family relations are more important than all other relationships
مفهوم به فارسی : نسبت فامیلی مهمتر از بقیه مناسبات است
ضرب المثل : Break Down
مفهوم به انگلیسی : Stop functioning properly
مفهوم به فارسی : ازکار افتادن چیزی و یا غمگین شدن
ضرب المثل : Break In
مفهوم به انگلیسی : Enter by force
مفهوم به فارسی : به زور وارد شدن
ضرب المثل : Break The Tie
مفهوم به انگلیسی : To finally determine a single winner
مفهوم به فارسی : مشخص شدن برنده نهایی
ضرب المثل : Don’t Burn Your Bridges
مفهوم به انگلیسی : Don’t do harm to past relationships
مفهوم به فارسی : پلهای پشت سرت رو خراب نکن
ضرب المثل : Burning The Candle At Both Ends
مفهوم به انگلیسی : Working for many hours without getting enough rest
مفهوم به فارسی : برای مدت زمان طولانی و بدون استراحت کار کردن
ضرب المثل : Burning The Midnight Oil
مفهوم به انگلیسی : Up late at night working hard
مفهوم به فارسی : تا دیروقت بیدار ماندن و کار کردن
ضرب المثل : Call It Off
مفهوم به انگلیسی : Cancel it
مفهوم به فارسی : منتفی کردن
ضرب المثل : Can’t Cut The Mustard
مفهوم به انگلیسی : Not good enough to participate
مفهوم به فارسی : به اندازه کافی امتیاز نیاوردن برای شرکت در کاری
ضرب المثل : Cold Turkey
مفهوم به انگلیسی : Quit taking an addictive drug by stopping immediately
مفهوم به فارسی : عوارض قطع مصرف موادمخدر بصورت ناگهانی
ضرب المثل : Come Hell Or High Water
مفهوم به انگلیسی : No matter what else happens
مفهوم به فارسی : حوادثی اتفاق می افتد و هیچ جیزی جلویش را نخواهد گرفت
ضرب المثل : Cross Your Fingers
مفهوم به انگلیسی : Hoping it happens that way
مفهوم به فارسی : امیدوارید که یک خوش شانسی نصیب شما شود
ضرب المثل : Crying Over Spilt Milk
مفهوم به انگلیسی : Remain upset about a past loss
مفهوم به فارسی : یادآوری بدبیاری گذشته
ضرب المثل : Cry Wolf
مفهوم به انگلیسی : Calling for help when you don’t really need help
مفهوم به فارسی : به دروغ تقاضای کمک کردن. چوپان دروغگو
ضرب المثل : Curiosity Killed The Cat
مفهوم به انگلیسی : Curiosity can be dangerous
مفهوم به فارسی : کنجکاوی زیاد خطرناکه
ضرب المثل : Dead Heat
مفهوم به انگلیسی : A winner cannot be determined in this particular contest
مفهوم به فارسی : مشاجره یا مسابقه ای که برنده نداشته باشد
ضرب المثل : Dog-Eat-Dog
مفهوم به انگلیسی : People are looking out for their own interests
مفهوم به فارسی : هرکسی دنبال منافع خودشه
ضرب المثل : Don’t Count Your Chickens Until They’re Hatched
مفهوم به انگلیسی : Don’t make plans based on uncertain events
معادل در فارسی : جوجه رو آخر پائیز میشمرن
ضرب المثل : Don’t Look A Gift Horse In The Mouth
مفهوم به انگلیسی : Questioning the value of something you have received for free
مفهوم به فارسی : دندون اسب پیشکشی رو نمی شمارند
ضرب المثل : Don’t Put All Your Eggs In One Basket
مفهوم به انگلیسی : Don’t risk everything all at once
مفهوم به فارسی : روی تمام چیزهایی که داری ریسک نکن
ضرب المثل : Down To The Wire
مفهوم به انگلیسی : The winner will be determined at the last instant
مفهوم به فارسی : برنده نهایی در آخرین لحظه مشخص میشود
ضرب المثل : Drastic Times Call For Drastic Measures
مفهوم به انگلیسی : We need to take extreme actions here
مفهوم به فارسی : نیاز به تلاش بیشتری برای انجام یک کارداشتن
ضرب المثل : Dry Spell
مفهوم به انگلیسی : A period of time without success
مفهوم به فارسی : دوره ای که بدون موفقیت سپری شود
ضرب المثل : Every Cloud Has A Silver Lining
مفهوم به انگلیسی : Be hopeful because difficult times always lead to better days
مفهوم به فارسی : پس از هر سختی آسانیست
ضرب المثل : Everything But The Kitchen Sink
مفهوم به انگلیسی : Almost everything has been included
مفهوم به فارسی : تقریبا همه چیز فراهم است
ضرب المثل : Fair And Fair Alike
مفهوم به انگلیسی : The same rules should apply evenly to all
مفهوم به فارسی : چیزی که برای یک نفرمناسب است برای دیگران نیز مناسب است
ضرب المثل : Finding Your Feet
مفهوم به انگلیسی : Feeling more comfortable in what you’re doing
مفهوم به فارسی : احساس تسلط بیشتر در مورد کاری که انجام میدهید
ضرب المثل : Fixed In Your Ways
مفهوم به انگلیسی : Not wanting to change how you do things
مفهوم به فارسی : وقتی که نمیخواهی روشت را عوض کنی
ضرب المثل : Flash In The Pan
مفهوم به انگلیسی : A sudden success that disappears quickly
مفهوم به فارسی : یک موفقیت ناگهانی که خیلی زود از بین برود
ضرب المثل : From Rags To Riches
مفهوم به انگلیسی : From poor to wealthy
مفهوم به فارسی : ازفقر به ثروت رسیدن
ضرب المثل : Get Over It
مفهوم به انگلیسی : Recover from some physical or emotional state
مفهوم به فارسی : بهبود پیدا کردن از نظراحساسی یا صدمه فیزیکی
ضرب المثل : Get Up On The Wrong Side Of The Bed
مفهوم به انگلیسی : Having a bad day
مفهوم به فارسی : وقتی تمام یک روز برای شما بد میگذرد
ضرب المثل : Give Him The Slip
مفهوم به انگلیسی : To escape from that person
مفهوم به فارسی : ازدست کسی فرار کردن
ضرب المثل : Go For Broke
مفهوم به انگلیسی : Risking it all for the chance to win big
مفهوم به فارسی : وقتی تمام چیزی را که دارید برای یک فرصت طلایی بخطر می اندازید
ضرب المثل : Great Minds Think Alike
مفهوم به انگلیسی : People with great minds think like each other
مفهوم به فارسی : آدمهای خوش فکر مثل هم فکر میکنند
ضرب المثل : Haste Makes Waste
مفهوم به انگلیسی : When we do things too quickly we’re likely to end up with poor results
مفهوم به فارسی : وقتی کاری را با عجله انجام دهید نتیجه خوبی نخواهید گرفت
ضرب المثل : Have No Idea
مفهوم به انگلیسی : Don’t know
مفهوم به فارسی : نمیدانم
ضرب المثل : He Lost His Head
مفهوم به انگلیسی : He got so upset that he lost control of his actions
مفهوم به فارسی : برآشفتن زیاد که شخص کنترلی روی عمل خود ندارد
ضرب المثل : Head Over Heels
مفهوم به انگلیسی : Totally and uncontrollably in love
مفهوم به فارسی : هیجان زیاد برای انجام کاری و یا عاشق شدن. تو ابرها سیر میکنه
ضرب المثل : Icing On The Cake
مفهوم به انگلیسی : A second great thing happens in addition to the first
مفهوم به فارسی : وقتی دو چیز خوب یکی پس از دیگری اتفاق بیافتد
ضرب المثل : Idle Hands Are The Devil’s Tools
مفهوم به انگلیسی : When you have nothing to do you’re more likely to get into trouble
مفهوم به فارسی : آدم بیکار خودش را دچار دردسر میکند
ضرب المثل : If It’s Not One Thing, It’s Another
مفهوم به انگلیسی : Too many things are going wrong, one after another
مفهوم به فارسی : وقتی کارها یکی پس از دیگری بد پیش میرود
ضرب المثل : In And Out
مفهوم به انگلیسی : The knowledge gained from experience
مفهوم به فارسی : وقتی تجربه کاملی از یک چیز دارید
ضرب المثل : In Over Your Head
مفهوم به انگلیسی : The situation is too difficult for you
مفهوم به فارسی : وقتی شرایط بسیار سخت است
ضرب المثل : In The Dark
مفهوم به انگلیسی : You did not know about it
مفهوم به فارسی : وقتی چیزی را نمیدانستید
ضرب المثل : In The Doghouse
مفهوم به انگلیسی : Facing punishment for doing something wrong
مفهوم به فارسی : کسی که کار اشتباهی انجام داده و شرمسار است
ضرب المثل : In The Heat Of The Moment
مفهوم به انگلیسی : Be in the midst of some activity and under the influence of that event
مفهوم به فارسی : درگیرکاری بودن وتحت تاثیرشرایط آن قرارداشتن
ضرب المثل : It Takes Two To Tango
مفهوم به انگلیسی : When two people have a conflict, both people are at fault
مفهوم به فارسی : همه کسانی که درگیرهستند مقصرند
ضرب المثل : It’s A Small World
مفهوم به انگلیسی : You see the same people in different places
مفهوم به فارسی : دنیای کوچکی است
ضرب المثل : Its Anyone’s Call
مفهوم به انگلیسی : It’s difficult to judge the outcome of a competition
مفهوم به فارسی : قضاوت کردن درمورد نتیجه مسابقه مشکل است
ضرب المثل : Keep An Eye On Him
مفهوم به انگلیسی : Watch him carefully
مفهوم به فارسی : مراقب کسی بودن
ضرب المثل : Labor Of Love
مفهوم به انگلیسی : Work which you do for love
مفهوم به فارسی : انجام کاری بخاطر عشق یا چون دوست دارید
ضرب المثل : Lend Me Your Ear
مفهوم به انگلیسی : Please listen to me
مفهوم به فارسی : لطفا به من گوش بده
ضرب المثل : Let Bygones Be Bygones
مفهوم به انگلیسی : Forget about the disagreement
مفهوم به فارسی : گذشته را فراموش کن
ضرب المثل : Let Sleeping Dogs Lie
مفهوم به انگلیسی : Don’t restart this conflict
مفهوم به فارسی : بگذار مسائل گذشته فراموش شود و دوباره شروع نکن
ضرب المثل : Let The Cat Out Of The Bag
مفهوم به انگلیسی : Sharing a secret
مفهوم به فارسی : فاش کردن یک راز
ضرب المثل : Mad As A Hatter
مفهوم به انگلیسی : A person who is crazy
مفهوم به فارسی : مثل یک دیوانه
ضرب المثل : Method To My Madness
مفهوم به انگلیسی : What appears to by crazy action is actually done for a good reason
مفهوم به فارسی : چیزی که بصورت یک عمل دیوانه وار ظاهرمیشود در حقیقت دلیل خوبی دارد
ضرب المثل : Neck And Neck
مفهوم به انگلیسی : Two sides are competing evenly
مفهوم به فارسی : هر دو سوی یک مسابقه یا رقابت دریک سطح هستند
ضرب المثل : Neither A Borrower, Nor A Lender Be
مفهوم به انگلیسی : One should neither borrow nor lend
مفهوم به فارسی : نه قرض بده و نه قرض بگیر
ضرب المثل : Never Bite The Hand That Feeds You
مفهوم به انگلیسی : Hurting a person who has been helping you
مفهوم به فارسی : هرگز به کسی که به تو کمک میکند صدمه نزن
ضرب المثل : Nose Out Of Joint
مفهوم به انگلیسی : Upset about what happened
مفهوم به فارسی : ناراحت بودن بخاطر اتفاقی که افتاده
ضرب المثل : Not A Chance
مفهوم به انگلیسی : It will definitely not happen
مفهوم به فارسی : مطمئنا اتفاق نخواهد افتاد
ضرب المثل : Off Limits
مفهوم به انگلیسی : it isn’t okay to go to that place
مفهوم به فارسی : اجازه ورود نداشتن
ضرب المثل : Off On The Wrong Foot
مفهوم به انگلیسی : Starting off badly
مفهوم به فارسی : بد شروع کردن کاری. قدم اشتباه برداشتن
ضرب المثل : Off The Hook
مفهوم به انگلیسی : Free from a difficult situation
مفهوم به فارسی : از یک وضعیت دشوار خلاص شدن
ضرب المثل : On Pins And Needles
مفهوم به انگلیسی : To be very nervous about something happening
مفهوم به فارسی : عصبی بودن بخاطر چیزی که اتفاق خواهد افتاد
ضرب المثل : On The Fence
مفهوم به انگلیسی : You are still undecided
مفهوم به فارسی : کسی که باید یک راه را انتخاب کند ولی هنوز تصمیم نگرفته
ضرب المثل : On The Same Page
مفهوم به انگلیسی : Different people are looking at an issue in the same way
مفهوم به فارسی : وقتی افراد مختلف بدنبال راه حلهای یکسان هستند
ضرب المثل : On Top Of The World
مفهوم به انگلیسی : You are feeling great
مفهوم به فارسی : وقتی احساس بسیار خوبی دارید
ضرب المثل : On Your Last Leg
مفهوم به انگلیسی : The end is near
مفهوم به فارسی : وقتی احساس بسیار خوبی دارید
ضرب المثل : On Your Mind
مفهوم به انگلیسی : The thing you are thinking about
مفهوم به فارسی : چیزی که در ذهن شماست و هنوز به آن فکر میکنید
ضرب المثل : One For The Road
مفهوم به انگلیسی : One more, then I am leaving
مفهوم به فارسی : آخرین کاری که پیش از ترک یک محل انجام میدهید
ضرب المثل : Out And About
مفهوم به انگلیسی : When you go out of your place and you move about to different places
مفهوم به فارسی : وقتی محل خودرا ترک کرده و به مکانهای متفاوتی میروید
ضرب المثل : Out of sight, out of mind
مفهوم به انگلیسی : You don’t think about it when you can no longer see it
مفهوم به فارسی : ازدل برود هرآنکه از دیده برفت
ضرب المثل : Out of the blue
مفهوم به انگلیسی : Suddenly and unexpectedly
مفهوم به فارسی : ناگهانی و غیرمنتظره
ضرب المثل : Out of the frying pan and into the fire
مفهوم به انگلیسی : To get out of a bad situation and end up in one that is even worse
مفهوم به فارسی : ازچاله درآمدن و به چاه افتادن
ضرب المثل : Out of the woods
مفهوم به انگلیسی : Recovered to safety after a dangerous experience
مفهوم به فارسی : بهبودی و یا نجات پس از یک حادثه خطرناک
ضرب المثل : Out of your element
مفهوم به انگلیسی : In an uncomfortable situation
مفهوم به فارسی : وقتی در شرایط عادی و راحت نیستید
ضرب المثل : Out on a limb
مفهوم به انگلیسی : To put yourself in a risky situation
مفهوم به فارسی : خود را در شرایط ناگواری گرفتار کردن بخاطر دیگری
ضرب المثل : Out on the town
مفهوم به انگلیسی : To go out and enjoy yourselves
مفهوم به فارسی : بیرون رفتن و ازگردش و تفریح لذت بردن
ضرب المثل : Over my dead body
مفهوم به انگلیسی : There is no way I’ll allow you to do that
مفهوم به فارسی : مگر از روی جسد من رد بشوی تا بتوانی آن کار را انجام دهی
ضرب المثل : Par for the course
مفهوم به انگلیسی : Normal and expected
مفهوم به فارسی : چیزی که عادی و قابل انتظارباشد
ضرب المثل : Penny-wise, pound-foolish
مفهوم به انگلیسی : Cautious with small amounts of money, but careless with larger amounts
مفهوم به فارسی : کسی که به جزئیات توجه زیادی میکند ولی مسائل بزرگتر را نادیده میگیرد
ضرب المثل : People who live in glass houses should not throw stones
مفهوم به انگلیسی : Don’t criticize other people when you yourself have faults and weaknesses
مفهوم به فارسی : کسی که خودش آسیب پذیر است نباید به دیگران صدمه بزند
ضرب المثل : Practice makes perfect
مفهوم به انگلیسی : The more you practice, the better you’ll become
مفهوم به فارسی : تمرین باعث حرفه ای شدن است
ضرب المثل : Practice what you preach
مفهوم به انگلیسی : Do things the way you tell others to do them
مفهوم به فارسی : کاری رو که به دیگران توصیه میکنی اول خودت انجام بده
ضرب المثل : Preaching to the choir
مفهوم به انگلیسی : Trying to make believers out of people who already believe
مفهوم به فارسی : سعی کردن برای جذب طرفدار بجز طرفداران فعلی
ضرب المثل : Protest too much
مفهوم به انگلیسی : You tend not to believe a person because they insist too strongly that something isn’t true
مفهوم به فارسی : اصرار زیاد درموضوعی و ایجاد این تصور که راست نمیگویید
ضرب المثل : Pulling your leg
مفهوم به انگلیسی : Making a joke by tricking another person
مفهوم به فارسی : کلک زدن و یا شوخی کردن برای خنده
ضرب المثل : Put your best foot forward
مفهوم به انگلیسی : Go ahead and give it your best try
مفهوم به فارسی : اقدام برای انجام بهترین کاری که میتوانید
ضرب المثل : Put your foot in your mouth
مفهوم به انگلیسی : Say something embarrassing
مفهوم به فارسی : بیان مطلبی که باعث رنجش شود
ضرب المثل : Raise cain
مفهوم به انگلیسی : To disturb others and cause trouble
مفهوم به فارسی : مزاحم دیگران شدن و دردسر درست کردن
ضرب المثل : Rock The Boat
مفهوم به انگلیسی : Do something that risks upsetting a group situation
مفهوم به فارسی : انجام کاری که احتمال رنجش دیگران را داشته باشد
ضرب المثل : Roll Out The Red Carpet
مفهوم به انگلیسی : To give a grand welcome to an important guest
مفهوم به فارسی : خوش آمدگویی باشکوه به یک مهمان مهم
ضرب المثل : Rome Was Not Built In One Day
مفهوم به انگلیسی : All great works take time to finish
مفهوم به فارسی : انجام کارهای بزرگ نیاز به زمان دارد
ضرب المثل : Round about
مفهوم به انگلیسی : A way that isn’t the most direct
مفهوم به فارسی : درهمان حدود و یا بصورت تقریبی
ضرب المثل : Rub salt in an old wound
مفهوم به انگلیسی : Intentionally bring back the pain of a past experience
مفهوم به فارسی : نمک روی زخم پاشیدن
ضرب المثل : Second nature
مفهوم به انگلیسی : Something which is very natural for you to do
مفهوم به فارسی : کاری که انجامش برای شما بسیار طبیعیست
ضرب المثل : Shake a leg
مفهوم به انگلیسی : Move faster, get going
مفهوم به فارسی : بجنب. خودتو تکون بده
ضرب المثل : Sick as a dog
مفهوم به انگلیسی : Very sick with a cold or the flu
مفهوم به فارسی : دچارسرماخوردگی شدید شدن
ضرب المثل : Sink or swim
مفهوم به انگلیسی : You’ll either fail or you’ll find a way to succeed
مفهوم به فارسی : راهی برای موفقیت پیدا کن یا بباز
ضرب المثل : Six of one, a half-dozen of the other
مفهوم به انگلیسی : They are the same thing
مفهوم به فارسی : آنها مشابه اند. درمورد یک چیز صحبت میکنید
ضرب المثل : Skeletons in the closet
مفهوم به انگلیسی : Secrets from your past which you try not to show to other people
مفهوم به فارسی : مسائل بسیار شخصی گذشته که تمایلی به گفتن آنها ندارید
ضرب المثل : Split down the middle
مفهوم به انگلیسی : The results are exactly the same on both sides
مفهوم به فارسی : نتیجه در هردو صورت یکسان است
ضرب المثل : Start from scratch
مفهوم به انگلیسی : Starting a project from the very beginning
مفهوم به فارسی : شروع به انجام یک کاراز ابتدا
ضرب المثل : The apple of your eye
مفهوم به انگلیسی : Person (or thing) that you care for the most
مفهوم به فارسی : شخص یا چیزی که بیشترین اهمیت را برای شما دارد
ضرب المثل : The ball is in your court
مفهوم به انگلیسی : It’s your turn to do something
مفهوم به فارسی : نوبت شماست که کاری را انجام دهید. توپ در زمین تو است
ضرب المثل : The best of both worlds
مفهوم به انگلیسی : To get the best of both choices
مفهوم به فارسی : بهترین جنبه از دو انتخاب متفاوت را برگزیدن
ضرب المثل : The bigger they are, the harder they fall
مفهوم به انگلیسی : We can beat this larger opponent
مفهوم به فارسی : ما میتوانیم به این دشمن قوی آسیب بزنیم
ضرب المثل : The devil is in the details
مفهوم به انگلیسی : The difficult part is in the many small details
مفهوم به فارسی : وقتی قسمت سخت یک کارجزئیات زیادی داشته باشد
ضرب المثل : The early bird catches the worm
مفهوم به انگلیسی : Person who arrives early will be successful
مفهموم به فارسی : هر کس زودتر کاری را شروع کند موفق می شود
معادل در فارسی : سحرخیز باش تا کامروا شوی
ضرب المثل : The ends justify the means
مفهوم به انگلیسی : Our actions are called for this situation
برای چنین وضعیتی است که ما فراخوانده شده ایممفهوم به فارسی :
ضرب المثل : The jury is out
مفهوم به انگلیسی : It’s still being decided
مفهوم به فارسی : هنوز تصمیم گرفته نشده
ضرب المثل : The pot calling the kettle black
مفهوم به انگلیسی : To say something about someone else which is actually true about yourself
معادل در فارسی : دیگ به دیگ میگه روت سیاه
ضرب المثل : The pros and cons
مفهوم به انگلیسی : The reasons for and against doing something
مفهوم به فارسی : دلایلی که برای چیزی و برعلیه انجام آن وجود دارد
ضرب المثل : The sky is the limit
مفهوم به انگلیسی : The possibilities are endless
مفهوم به فارسی : محدودیتی برای این کار مشخص وجود ندارد
ضرب المثل : The straw that broke the camel’s back
مفهوم به انگلیسی : One last thing that finally made you upset
مفهوم به فارسی : چیزی که سرآخر شما را ناراحت کند
ضرب المثل : The writing on the wall
مفهوم به انگلیسی : The signs of a coming change
مفهوم به فارسی : نشانه هایی از یک تغییر که کاملا واضح و مشخص است
ضرب المثل : Third wheel
مفهوم به انگلیسی : Person who is the outsider when there is a group of three
مفهوم به فارسی : نفر سومی که وجودش برای انجام یک کار بی فایده است
ضرب المثل : Tie the knot
مفهوم به انگلیسی : Get married
مفهوم به فارسی : ازدواج کردن
ضرب المثل : To err is human, to forgive divine
مفهوم به انگلیسی : We should try to forgive people because all people make mistakes
مفهوم به فارسی : همه انسانها اشتباه میکنند و ماباید آنها را ببخشیم
ضرب المثل : Tooth and nail
مفهوم به انگلیسی : To fight violently
مفهوم به فارسی : با خشونت جنگیدن
ضرب المثل : Truer words were never spoken
مفهوم به انگلیسی : I totally agree with what you just said
مفهوم به فارسی : موافقت کامل با چیزی که دیگری میگوید
ضرب المثل : Turn over a new leaf
مفهوم به انگلیسی : Taking action to change one’s life for the better
مفهوم به فارسی : تلاش برای بهتر کردن شرایط زندگی
ضرب المثل : Two wrongs don’t make a right
مفهوم به انگلیسی : It’s never right to do wrong to another person
مفهوم به فارسی : درست نیست کار اشتباهی را در پاسخ به اشتباه دیگری انجام دهی
ضرب المثل : Two’s company; three’s a crowd
مفهوم به انگلیسی : A group of two people is comfortable; a group of three isn’t comfortable
مفهوم به فارسی : نفر سومی که در یک گروه دو نفری باعث ناهماهنگی است
ضرب المثل : Under the gun
مفهوم به انگلیسی : Under a lot of pressure to get something done
مفهوم به فارسی : فشار زیادی را تحمل کردن تا کاری انجام شود
ضرب المثل : Under the weather
مفهوم به انگلیسی : Not feeling well
مفهوم به فارسی : احساس خوبی نداشتن
ضرب المثل : Up against
مفهوم به انگلیسی : Competing with
مفهوم به فارسی : جیزی و یا کسی که با آن درستیز هستید و میخواهید شکستش دهید
ضرب المثل : Up for grabs
مفهوم به انگلیسی : Available for anyone to take
مفهوم به فارسی : چیزی که رایگان دراختیار دیگران میگذارید
ضرب المثل : Variety is the spice of life
مفهوم به انگلیسی : Life is exciting when you try different types of experiences
مفهوم به فارسی : تجربه کردن چیزهای متفاوت زندگی را شیرین میکند
ضرب المثل : Water under the bridge
مفهوم به انگلیسی : Past experiences and conflicts which we have decided to forget
مفهوم به فارسی : تجربه های تلخ گذشته که تصمیم به فراموش کردنش دارید
ضرب المثل : Wear your heart on your sleeve
مفهوم به انگلیسی : Expressing your emotions freely and openly
مفهوم به فارسی : احساسات خود را راحت ابراز کردن
ضرب المثل : What they don’t know won’t hurt them
مفهوم به انگلیسی : They don’t need to know
مفهوم به فارسی : چیزی که دیگران لازم نیست بدانند
ضرب المثل : When in rome, do as the romans do
مفهوم به انگلیسی : A visitor should try to act as the people do who are from that place
مفهوم به فارسی : خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
ضرب المثل : When it rains, it pours
مفهوم به انگلیسی : It hasn’t happened for a long time, and then it happens all at once
مفهوم به فارسی : وقتی همه بدبیاریها یکباره اتفاق می افتد
ضرب المثل : When pigs fly
مفهوم به انگلیسی : That thing will never happen
مفهوم به فارسی : اتفاقی که هرگز نخواهد افتاد.
معادل در فارسی : وقت گل نی
ضرب المثل : Wine and dine
مفهوم به انگلیسی : To treat someone to expensive food and drink
مفهوم به فارسی : خیلی مفصل از کسی پذیرایی کردن
ضرب المثل : With your back up against the wall
مفهوم به انگلیسی : Restrained from acting as you would like
مفهوم به فارسی : وقتی امکان انتخاب نداشته باشید. نه راه پیش دارید و نه راه پس
ضرب المثل : Without a doubt
مفهوم به انگلیسی : It is certain
مفهوم به فارسی : بدون شک
ضرب المثل : Word of mouth
مفهوم به انگلیسی : News that travels from person to person
مفهوم به فارسی : خبرهایی که از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود
ضرب المثل : You can’t judge a book by its cover
مفهوم به انگلیسی : Don’t make judgments based only on appearances
مفهوم به فارسی : از روی ظاهر قضاوت نکن
ضرب المثل : Your guess is as good as mine
مفهوم به انگلیسی : You can’t speak with certainty about something
مفهوم به فارسی : نمیتوانید با قاطعیت در مورد مطلبی صحبت کنید
ضرب المثل : A friend in need is a friend indeed
مفهوم به انگلیسی : a real friend is one who is supportive in times of trouble
مفهوم به فارسی : دوست واقعی کسی است که در موقع مشکلات همراه ما هست.
ضرب المثل : new broom sweeps clean
مفهوم به انگلیسی : something new and in good condition works better
مفهوم به فارسی : چیز جدید و خوب بهتر کار می کند.
ضرب المثل : A stitch in time saves nine
مفهوم به انگلیسی : little preventive maintenance can save the need for repairs later
مفهوم به فارسی : مراقبت بیشتر باعث میشود که احتیاجی به تعمیر دوباره نباشد.
ضرب المثل : Barking up the wrong tree
مفهوم به انگلیسی : make an error; make a claim to the incorrect person
مفهوم به فارسی : درست کردن یک مشکل وخطلا برای یک نفر
ضرب المثل : First come, first served
مفهوم به انگلیسی : person who arrives first is served first
مفهوم به فارسی : هر کس زودتر آمده باشد زودتر میرود.
ضرب المثل : Tit for tat
مفهوم به انگلیسی : this for that,
مفهوم به فارسی : این برای آن