واژه نامه تخصصی متون سیاسی
Massive invasion تهاجم گسترده
Materialism ماده گرایی
Member countries کشورهای عضو
Middle class طبقه متوسط
Military capacity توان نظامی
Military movements تحرکات نظامی
Military superiority برتری نظامی ؛ تفوق نظامی
Moderate متوسط ؛ میانه رو
Moderate policy سیاسی میانه رو ؛ خط مشی میانه رو
Moderation میانه روی
Labour level جمعیت کارگری
Law-creating قانونگذاری
League of nations اتحادیه ملل
Left-wing جناح چپ ؛ چپگرا
Left-wing parties احزاب چپگرا
Legal system نظام قانونی
Legislation قانون گذاری
Lower house مجلس نمایندگان ؛ مجلس عوام
Major war جنگ گسترده ؛ جنگ تمام عیار
Masses توده ها
Institution running اداره نهاد
International agreement قرارداد بین المللی ؛ پیمان بین المللی
International context عرصه های بین المللی
IQ test آزمون بهره ی هوشی
Iron curtain پرده ی آهنین
Isolationism انزوا گرایی ؛ انزوا طلبی ؛ کناره گیری
Judiciary قوه قضاییه
Kitchen cabinet مشاورین خصوصی ؛ مشاورین پشت پرده
Korean war جنگ کره
Labour party حزب کارگر