پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۴ ب.ظ
Prefixes / پیشوند ها
1. پیشوند anti : به معنای در مقابل است. به همراه اسامی و صفات می آید. مانند:
Anti-social, anti-clerical, anti-clockwise, anti-missile, anti-war.
2. پیشوند contra : به معنای مقابل و مخالف است. به همراه اسم؛ فعل؛ صفت می آید. مانند:
Contradistinction, contraindicate, contrafactual.
3. پیشوند counter : به معنای مقابل؛ بر خلاف است. به همراه فعل؛ اسم ذات و صفت بکار میرود. مانند:
Counter-espionage, counter-clockwise, counter-revolution, counter-sink, counter-act.
4. پیشوند pro : به معنای برای؛ به طرف؛ به خاطر؛ به نیابت است. به همراه صفت و اسم می آید. مانند:
Pro-communist, pro-american, pro-student, pro-consul, pro-provost.
Anti-social, anti-clerical, anti-clockwise, anti-missile, anti-war.
2. پیشوند contra : به معنای مقابل و مخالف است. به همراه اسم؛ فعل؛ صفت می آید. مانند:
Contradistinction, contraindicate, contrafactual.
3. پیشوند counter : به معنای مقابل؛ بر خلاف است. به همراه فعل؛ اسم ذات و صفت بکار میرود. مانند:
Counter-espionage, counter-clockwise, counter-revolution, counter-sink, counter-act.
4. پیشوند pro : به معنای برای؛ به طرف؛ به خاطر؛ به نیابت است. به همراه صفت و اسم می آید. مانند:
Pro-communist, pro-american, pro-student, pro-consul, pro-provost.
5. پیشوند fore : به معنای جلو؛ قسمت جلویی است. به همراه اسم می آید. مانند:
Forearm, foreshore, foreground, foreleg, forename.
6. پیشوند inter : به معنای بین؛ مابین است. به همراه صفت؛ فعل؛ اسم بکار میرود. مانند:
International, interlinear, inter-continental, intertwine, intermarry, interweave, inter-war, inter-school.
7. پیشوند sub : به معنای زیر است. به همراه صفت؛ فعل؛ اسم بکار میرود. مانند:
Subnormal, sublet, subdivide, subclntract, subsection.
8. پیشوند super : به معنای بالای است. به همراه اسم بکار میرود. مانند:
Superstructure, superscript.
9. پیشوند transe : به معنای در مقابل؛ در طول است. به همراه صفت و فعل بکار میرود. مانند:
Transatlantic, transplant, transship.
10. پیشوند ex : به معنای پیشین؛ اولین است. به همراه اسامی بکار میرود. مانند:
Ex-president, ex-husband.
11. پیشوند fore : به معنای پیشین؛ قبلی است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
Foretell, forewarn, foreshadow, foreknowledge, foretaste.
12. پیشوند post : به معنای پس از؛ بعد است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
Post-war, post-election, post-classical.
13. پیشوند pre : به معنای قبل از است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
Pre-war, pre-school, pre-marital.
14. پیشوند re : به معنای دوباره است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
Rebuild, reclaim, re-use, re-evaluate, re-analysis, renew.
15. پیشوند bi-di : به معنای دو میباشد. مانند:
Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent.
16. پیشوند poly-multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند:
Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose.
17. پیشوند -hemi-semi-demi : به معنای نیم و نصف میباشد. مانند:
Semicircle, semivowel, semiconscious, semi-automatic, demigod, hemisphere, hemimorphic.
18. پیشوند tri : به معنای سه میباشد. مانند:
Tripod, tricycle, tripartite, trinomial.
19. پیشوند uni-mono : به معنای یک و تک میباشد. مانند:
Univalve, unilateral, unidirectional, monorail, mooplane, monogamy, monolith, monologue, monosyllabic.
Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent.
16. پیشوند poly-multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند:
Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose.
17. پیشوند -hemi-semi-demi : به معنای نیم و نصف میباشد. مانند:
Semicircle, semivowel, semiconscious, semi-automatic, demigod, hemisphere, hemimorphic.
18. پیشوند tri : به معنای سه میباشد. مانند:
Tripod, tricycle, tripartite, trinomial.
19. پیشوند uni-mono : به معنای یک و تک میباشد. مانند:
Univalve, unilateral, unidirectional, monorail, mooplane, monogamy, monolith, monologue, monosyllabic.