پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online

English language learning website
پورتال جدید آموزش زبان انگلیسی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

فرق اصلی و تفاوت زمانهای گذشته ی سادهSimple past با حال کامل Present perfect در انگلیسی
.
بگذارید با یک کالوکیشن شروع کنیم:
Commit a crime
یعنی: مرتکب جرمی شدن/ یک کار خلاف(جدی) قانون انجام دادن

مثال:
He has committed a crime.
او مرتکب جرمی شده است.

نکته:
چون در مثال بالا، نمیخواهیم اشاره کنیم به زمان و مکان، از حال کامل
(Present perfect)
استفاده میکنیم.
اگر میخواستیم به زمان و ومکان و .. اشاره کنیم، از گذشته ی ساده استفاده میکردیم.
و دقیقا" این فرق بینِ حال کامل و گذشته ی ساده است. (هرچی تا حالا خوندی در این مورد بریز دوووووور، فقط همینه دلیل و فرقش)
.
مثال ناقص برای گذشته ی ساده:
He committed a crime!
او مرتکب جرمی شد! خب، کجا؟ خب کی؟؟
یعنی اینکه، در این مورد، شنونده، خواننده ی انگلیسی زبان، انتظار داره شما ادامه بدی، کی، کجا؟؟؟ چجوری و ...
.
نکته ی فوق العاده مهم:
کاربرد درست از گذشته ی ساده این است که شما به زمان یا مکان یا دیگر حزئیات اشاره کنید، و اگر نخواهید اشاره ایی به چنین جزئیاتی بکنیم، از حال کامل استفاده میکنم و نه گذشته ی ساده.
در واقع جمله ی تکمیل شده ی عبارت بالا، با کاربرد درست گذشته ی ساده می‌شود:
He committed a crime when he was 16.
او وقتی 16 سالش بود مرتکب جرم شد.
.
مثال و نکته‌ی بعدی:
He was sent to prison for a crime that he didn't commit.
او به خاطر جرمی که مرتکب نشده بود به زندان (افتاد/) فرستاده شد.
.
نکته:
در مثال بالا: معلوم نیست کی فرستاده ش زندان، یا نمیخواهیم بگیم کی فرستاده ش آب خنک بخوره، یا اصلا" مبرهن است که مثلا" دادگاه فرستاده ش، پس از ساختار مجهول استفاده می‌کنیم.
جمله‌ی معلومش بوده است:
They sent him to prison for a crime that he didn't commit.
آنها او را به خاطر جرمی که مرتکب نشده بود به زندان انداختند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۵۳
پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۳۳ ق.ظ

فرق In time و On time در انگلیسی چیست؟

فرق In time و On time در انگلیسی چیست؟
.
On time:
دقیقا" به موقع و سر وقت، منظم
مثال:
I hardly ever get to work on time.
کم پیش میاد که من به موقع سر کار برسم.
.
My flight's on time, so I'll meet you at the airport at 3:30.
پروازم سر/به موقع ست، ساعت3:30 در فرودگاه می‌بینمت
.
If you don't bring it on time, you'll receive a 20-point deduction.
اگر به موقع نیاوریدش، 20 امتیاز از شما کم خواهد شد.
.
In time:
زودتر از موعد مقرر، به اندازه ی کافی زودتر
مثال:
Guys, Please be here in time.
بچه ها، لطفا" قبل از موعد اینجا باشید.
.
I came back in time for Mori's party.
برای میهمانی موری قبل از موقع برگشتم
.
I want to be home in time for tea.
می‌خواهم قبل از موعد خوردن چای خانه باشم
.
دقت داشته باشید که In time بودن در قرار ها، نشان شخصیت شماست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۳۳