پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online

English language learning website
پورتال جدید آموزش زبان انگلیسی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۸۷ مطلب با موضوع «GRAMMAR» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ب.ظ

کاربرد Get

کاربرد Get


Get


یکی از افعال بسیار پرکاربرد در انگلیسی است و اولین ساختاری که براش داریم؛ ساختار زیر است:


Get + noun / pronoun


Noun=اسم


Pronoun=ضمیر


که در این صورت معنی این فعل به افعال زیر خیلی شبیه است؛ و یا یه چیزی تو این تریپها


receive, fetch, earn, obtain, catch


مثالز:

I got a call from James yesterday. = I received a call from James yesterday


دریافت کردن


I have got your letter


دریافت کردن


 


Will you get the kids from school? = Will you fetch the kids from school?


رفتن وآوردن


He gets $300 a month. = He earns $300 a month


به دست آوردن


Can you come and get me from the airport?


رفتن وآوردن


Whenever I listen to loud music, I get a headache


گرفتن


I am getting a toothache


گرفتن


--------------------


بعد از فعل


Get


ممکنه که فاعل مستقیم و غیر مستقیم بیاد


a direct object and an indirect object


مثال:


OK. I will get you a drink.


Indirect object – youفاعل غیرمستقیم


direct object – a drinkفاعل مستقیم


-----------------


همچنین ممکنه به معنی فهمیدن هم به کار بره


مثال:

Did you get me? = Did you understand what I said?


-----------------


جالب اینکه ممکنه به معنی گیر آوردن و تنبیه کردن هم معنی بده


مثال:


The taxmen will get you in the end

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۲
پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۳۸ ب.ظ

فرق بین Gift و Present در انگلیسی

فرق بین Gift و Present در انگلیسی

.

میدونید که ظاهرا" هر دو به معنی هدیه اند!

و در نگاه اول خیلی فرقی با هم ندارند

اما از لحاظ کاربرد و معنا و مفهومی

Present:

به عمومیت هدیه ها گفته میشه، و معمولا" در این مورد فرد هدیه دهنده و هدیه دهنده در یک سطح از سن و رده اجتماعی و .... قرار دارند

.

اما

Gift:

به هدیه ایی گفته میشه که معمولا" هدیه دهنده، سطح بالاتر، سن بالاتر و در کل بالاتر از هدیه گیرنده است.

مثالها را توجه کنید تا بیشتر متوجه بشوید:

• The children brought a present for the Minister.

بچه ها برای وزیر هدیه ایی آوردند.

• I gave him a pen as a present.

من به او به عنوان هدیه خودکاری دادم


•The foundation is planning to gift the land to the society.

سازمان خیریه برنامه دارد که زمین را به انجمن هدیه دهد


•He made a gift of two million dollars to his old university.

او هدیه ایی معادل دو میلیون دلار به دانشگاه قدیمی اش داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۸
جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۰۶ ب.ظ

تفاوت بین See و Watch و Look

تفاوت بین See و Watch و Look

.

این سه فعل در نگاه اول هم معنی اند که البته اصلا اینطور نیست و در مورد کاربردشان باید دقت کرد.

.


تفاوت بین See و Watch و Look.

نگاه کردن [Look]

To look at something for a reason, with an intention.

نظر افکندن به چیزی به دلیل خاص به منظور و مقصود خاصی.

.

مثال:

Look at that strange man.

به آن مرد غریبه نگاه کن.

Look at the pictures I took on holiday.

به آن عکس که من در تعطیلات گرفته‌ام نگاه کن.

.

.

دیدن [See]

To see something that comes into our sight that we weren't looking for.

دیدن اتفاقی و گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم.

.

مثال:

Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared.

آن پرنده را دیدی؟ نگاه نمیکردم (انتظارش را نداشتم) یک دفعه ظاهر شد.

I saw you driving to work today.

امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (اتفاقی) دیدم.

.

.

تماشا کردن [Watch]

To look at something carefully, usually at something which is moving.

با دقت نگاه کردن و نظاره کردن به چیزی که معمولا در حال حرکت است.


مثال:

the TV doesn’t move, but you watch the moving images carefully.

تلویزیون حرکت نمیکند اما تو تصاویر متحرک را با دقت تماشا میکنی.

Watch here you are going! You almost stepped on my foot!

اینجا را تماشا کن چه‌کار کردی! از روی پای من رد شدی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۰۶
سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۰۲ ب.ظ

معرفی خود در انگلیسی

راههای مختلف معرفی خود و دیگران در انگلیسی

Different ways to introduce yourself and others in English

---------

Introducing yourself :

معرفی خود در انگلیسی

.

Hello. My name is Mori.

سلام اسم من موری است

.

Hi. I’m Jafar.

سلام، من جعفر هستم

.

Nice to meet you. I’m Melina.

از ملاقات شما خوشوقتم، من ملینا هستم

.

Pleased to meet you. I’m Martin.

از ملاقات شما خوشحالم، من مارتین هستم

.

It’s a pleasure to see you. I’m Ali.

خوشحالم که شما را میبینم، من علی هستم

.

May I introduce myself? I’m Martin Laker.

اجازه بدید من خودم رو معرفی کنم، من مارتین لیکر هستم

.

How do you do? My name is Farrokh.

چطورید؟ اسم من فرخ است

.

Let me introduce myself. I’m Sue.

اجازه بدید من خودم رو معرفی کنم، من سو هستم

.

I’d like to introduce myself. I’m Petros.

میخواهم خودم رو معرفی کنم، من پتروس هستم

---------

Introducing others:

معرفی کردن فرد دوم به دیگران

.

John, I’d like to introduce you to Mary.

جان؛ میخواهم تو را به ماری معرفی کنم

.

John, please meet Mary.

جان؛ با ماری آشنا شو

.

John, I’d like you to meet Mary.

جان، دوست دارم با ماری ملاقات کنی

.

John, have you met Mary?

جان؛ ماری رو ملاقات کرده ایی؟

.

John, let me introduce you to Mary.

جان، بیا به ماری معرفی ات کنم

.

John, this is Mary. Mary, this is John.

جان، ایشان ماری هستند، ماری ایشان جان هستند

---------

Useful responses when introducing yourself or other people:

پاسخهای مفید وقتی خودتان را به دیگران معرفی میکنید

.

Nice to meet you.

از ملاقات شما خوشوقتم.

.

I’m pleased to meet you.

از ملاقات شما خوشحالم

.

It’s a pleasure to meet you.

ملاقات شما باعث خوشحالی ست

.

Glad to meet you.

خوشحالم که شما را ملاقات میکنم

.

How do you do?

چطورید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۶:۰۲
پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

نکته در مورد استفاده از آپاستروفی وS در انگلیسی

نکته در مورد استفاده از آپاستروفی وS در انگلیسی
.


's:

برای نشان دادن مالکیت در اسم های مفرد به کار میره:
مثال:
We had a party at Mori's house.
ما در خانه‌ی موری میهمانی داشتیم
.
Michael drove his friend’s car.
مایکل ماشین دوستش را راند
.


s'


در اسمهای جمع که به es ختم میشوند کاربرد دارد
مثال:
This is my parents’ house.
این خانه ی والدین من است.
Those are ladies’ shoes.
آنها کفش زنانه هستند
.
و در مورد اسم هایی که به es ختم نمیشوند، از 's استفاده میکنیم:
مثال:
These are men’s shoes.
اینها کفش مردانه اند.
.
Children’s clothes are very expensive.
لباسهای بچگانه بسیار گرانند.
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۲۰:۰۴

برای به دیرتر انداختن/تعویق یک قرار کاری و یا یک ملاقات 
همچنین مخالفش 
.
یک راه باکلاس و خوشگل و رسمی اش اینه که از ساختار/ فعل عبارتی زیر استفاده کنید:
برای به تعویق انداختن:
push (an event/something) back
.
مثالز:
Sorry, I had to push the meeting back
متاسفم؛ من باید ملاقات رو به تعویق می انداختم
.
Could I push my appointment back to later that afternoon?
میتونم قرار ملاقاتم رو به بعد از ظهر اون روز به تعویق بیاندازم؟
-------------------------
برای مخالف به تعویق انداختن؛ یعنی جلوتر انداختن، میشه از ساختار/فعل عبارتی زیر استفاده کرد.
pushing (an event/something) up
.
مثالز:
Would you push up your appointment?
میشه قرار ملاقاتت رو جلوتر بیاندازی؟
.
Originally we were going to do it on the 21st, but I decided to push it up to the 19th.
در اصل ما میخواستیم 21ام اون کار رو بکنیم؛ اما من تصمیم گرفتم که به 19ام جلو بیندازمش.
.
.
توجه داشته باشید که اگر Push up در حالت اسم به کار بره یعنی:
تمرین ورزشی شنا روی زمین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۰
پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ

لغت ها و کلمات برای انواع دزد در انگلیسی

لغت ها و کلمات برای انواع دزد در انگلیسی


words for all sorts of thieves in english

.
Robber
a person who robs the bank
کسی که بانک را می زند. (بیشتر برای سارق بانک به کار میرود)
.
Thief
a person who steals something from somebody
کسی که چیزی را از شخصی می دزدد. (دزد)
.
Burglar
a person who steals something from home
کسی که از خانه ای دزدی میکند.
.
Kidnapper & Abductor
a person who kidnaps a kid or a person
آدم ربا یا بچه ربا
.
Pickpocket
a person who steals money from your pocket
جیب بر
.
Hijacker
a person who hijacks a plane
هواپیما ربا .

Carjacker
a person who Carjacks / steals a car
سارق اتومبیل
.
Joyrider
Someone who steals a car and drives it in a fast and dangerous way for fun.
ماشین دزد (کسی که ماشین را بطور تفننی و برای خوشگذرانی و تفریح میدزدد)
.
Shoplifter
a person who steals something from a shop
کسی که از مغازه دزدی میکند
.
Plagiarist & Pirate
a person who uses another person's words, ideas, or work and pretends they are their own.
سارق ادبی (کسی که مطالب و آثار دیگران را به نام خود ثبت میکند)
.
Mugger
someone who attacks people in a public place and robs them.
کسی که زورگیری (خفت گیری) میکند.
.
Smuggler
someone who takes something illegally from one country to another.
قاچاقچی
.
Bandit
someone who robs people, especially one of a group of people who attack travellers.
راهزن
.
Pirate
someone who sails on the seas, attacking other boats and stealing things from them.
دزد دریایی
.
Looter & Plunderer
someone who breaks into shops or homes and steals things, after there has been a natural disaster, a war, or a violent protest.
غارتگر
.
Poacher
someone who illegally catches or shoots animals, birds, or fish, especially on private land without permission.
شکارچی غیر قانونی (کسی که بطور غیر قانونی حیوانات را بخاطر پوست، عاج و غیره شکار میکند )

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۰

جملات مورد استفاده در داروخانه در انگلیسی

.
I need to fill a prescription.
باید نسخه ای را بگیرم .
.
Have you ever filled a prescription with us before?
آیا قبل نسخه ای اینجا گرفته اید ؟
.
I need to refill my prescription.
باید نسخه ام را مجدا بگیرم .
.
I need to pick up my prescription refill.
باید نسخه ام را که تکرار کرده ام بگیرم .
.
I need to drop off my prescription.
باید نسخه ام را تحویل بدم.
.
What is your prescription number?
شماره نسخه تان چیه؟
.
Prescription number five-eight-zero-nine-four-two. .
شماره نسخه ۵۸۰۹۴۲
.
Do you have insurance?
آیا شما بیمه دارید ؟
.
My insurance doesn't cover this.
بیمه من این راپوشش نمیدهد .
.
I'm paying out of pocket.
پولش را از جیب میدهم .
.
You have a twenty-five dollar co-pay.
سهم بیمه شما ۲۵ $ است .
.
What dosage should I take?
چه مقدار بایست بخورم؟
.
Take one pill daily.
روزی یک قرص بخور .
.
Take one-hundred milligrams twice daily.
روزی دو بار ۱۰۰ میلی گرم بخور .
.
Take one dose in the morning, and one at night.
یک وعده صبح و یک وعده در شب میل کنید .
.
What should I do if I miss a dose?
اگر یک وعده را فراموش کردم چکار کنم ؟
.
Take it as soon as you remember.
به مجردیکه متوجه شدید میل کنید .
.
Are there any side effects?
آیا عوارض جانبی دارد؟
.
Side effects include nausea and dizziness.
عوارض جانبی اش شامل حالت تهوع و سرگیجه است .
.
Serious side effects are rare.
به ندرت عوارض جانبی جدی دارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۶

چند جمله کاربردی با هر چند وقت یکبار؟ How often…? در انگلیسی
.
How often do you exercise?
چند وقت یکبار تمرین میکنی؟
.
How often do you change your password?
چند وقت یکبار پسوردت رو عوض میکنی؟
.
How often do you help out at school?
هر چند وقت یکبار در فعالیتهای مدرسه کمک میکنی؟
.
How often do you listen to your MP3 player?
هر چند وقت یکبار از پخش کننده Mp3 ات استفاده میکنی؟
.
How often do you need to go to the dentist?
هر چند وقت یکبار لازم داری که به دندانپزشکی بری؟
.
How often do you receive your magazine in the mail?
هر چند وقت یکبار مجله ات رو در صندوق ات دریافت میکنی؟
.
How often do you report to your supervisor?
هر چند وقت یکبار به سرپرست ات گزارش میدهی؟
.
How often do you stretch before working out?
هر چند وقت یکبار قبل از تمرین بیرون حرکات کششی انجام میدی؟
.
How often do you talk to your parents?
هر چند وقت یکبار با والدین ات حرف میزنی؟
.
How often do you travel?
هر چند وقت یکبار به سفر میری؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۲۰

به نیابت از کسی / از طرف فردی / از جانب فردی در انگلیسی On behalf of somebody
.
برای بیان به نیابت از کسی / از طرف فردی / از جانب فردی: اگر میخواهید از طرف فردی و یا به نیابت از ایشان سخنی را بگویید و یا عملی را انجام دهید، در انگلیسی از On behalf of somebody استفاده میکنیم
به مثالهای زیر توجه کنید تا بیشتر متوجه بشوید.
مثالز:
.
On behalf of my wife and myself.
از طرف همسرم و خودم
.
On behalf of all the employees
از طرف همه کارکنان
.
On behalf of the mayor
از طرف شهردار
.
On behalf of the whole family I beg you to come.
از جانب همه خانواده از تو خواهش میکنم که بیایی
.
I'm calling on behalf of Mori.
من دارم از جانب/ از طرف موری زنگ میکنم.
.
Please tell us more on behalf of Mori.
لطفا" از جانب موری بیشتربرایمان بگو
.
Sepideh may come on behalf of Mori.
ممکنه سپیده به نیابت/ از طرف/ از جانب(به جای) موری بیاد
.
On behalf of everyone here, may I wish you a very happy learning.
از طرف همه که اینجا هستند یادگیری بسیار خوبی برایتان آرزومندم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۰