پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online

English language learning website
پورتال جدید آموزش زبان انگلیسی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۸۷ مطلب با موضوع «GRAMMAR» ثبت شده است

مکالمه ایی بسیار مفید و ارزنده در انگلیسی همراه با اصطلاحات جالب و عالی در انگلیسی
.
Meet the target
یک اصطلاح؛ به معنی به هدف رسیدن و هدف را زدن و به آن نقطه مورد انتظار دستیابیدن/ تارگت را زدن
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۱۵
دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۲۵ ب.ظ

چند تا جمله کاربردی با Enough در انگلیسی

چند تا جمله کاربردی با Enough در انگلیسی

I've had enough

من به اندازه کافی داشته ام/

مثلا" :من به اندازه کافی سختی داشته ام و ...

.

We have enough time

ما وقت کافی داریم

.

That's enough for today

برای امروز کافی است

.

Are you old enough to vote?

آیا سن ات به اندازه کافی است که رای دهی؟

.

Is one thousand yen enough?

آیا هزار ین کافی است؟

.

She isn't good enough for Mori

او به اندازه کافی برای موری خوب نیست/ به اندازه کافی مناسب موری نیست

.

He is old enough to drive a car

او به اندازه کافی سن دارد که ماشینی را براند

او سن اش برای رانندگی کافی است

.

He is old enough to travel alone

او به اندازه کافی بزرگ است که تنها مسافرت کند

.

Selina was stupid enough to believe him

سلینا به اندازه کافی احمق بود که باورش کند

.

She was stupid enough to go out with Mori

او به اندازه کافی احمق بود که با موری بیرون برود

.

Are you spending enough time with your kids?

آیا به اندازه کافی با بچه هایت وقت میگذارنی؟

.

She didn't run fast enough to catch the bus

او به اندازه کافی سریع ندوید که به اتوبوس برسد

.

That's enough!

کافیه/ بَسـّـــه

.

Enough is enough

کافیه دیگه/ بس کن / وقتی میگم کافیه، یعنی کافیه

.

اصطلاح:

He was man enough to admit he had made a mistake

او به اندازه کافی جرات داشت که بگه اشتباه کرده است

.

Fair enough

در حد معقول منصفانه است/ بسیار خب/ معقولانه است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۵

فرق کاربرد since و for در استفاده برای زمان در انگلیسی
.
وقتی در مورد زمانبندی و تایم صحبت میکنید، میتونید از since و for استفاده کنیم
.
دقت داشته باشید که»
*از for برای در نظر قرار دادن یک بازه زمانی(از یک شروع تا پایان) استفاده میکنیم!!
مثالز:
I do yoga for half an hour every day.
من هر روز به مدت نیم ساعت یوگا کار میکنم
.
I have had this dress for five years.
من این لباس را به مدت 5 سال داشته ام
.
*از Since برای اشاره به یک شروع در گذشته تا هم اکنون استفاده میشود
مثالز:
I have had this dress since 2011.
من از سال 2011 این لباس را داشته ام
.
Mark has been here since 3.30pm.
مارک از ساعت سه و نیم اینجا بوده است
.
My parents have lived here since 1993.
والدینم از سال93 اینجا زندگی کرده اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۲۴
جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۱۱ ب.ظ

چند جمله و اصطلاح و کاربرد Take در انگلیسی

چند جمله و اصطلاح و کاربرد Take در انگلیسی
.
take place
اتفاق افتادن
.
take a photo / picture
عکس گرفتن
.
take apart
جدا کردن
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۱۱

تفاوت اینها در انگلیسی چیست؟ made of /made from / made in / made for
.

made of:
صندلی رو در نظر بگیرین که از چوب ساخته شده . اون چیزی هم که ما میبینیم چوبه . یعنی فقط ظاهر چوب تغییر کرده . پس اینجاست که از made of استفاده میکنیم .
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۴۴
پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ب.ظ

پرکاربردترین لغت ها با پیشوند Dis در انگلیسی

پرکاربردترین لغت ها با پیشوند Dis در انگلیسی
.
میدونید که پیشوند Dis  به معنی: نه؛ برخلاف است و معمولا" با افعال همراه می شود.
.
مثالز:
Disable : تلفظ درست: دِیس اِیْ بـُـِـل: سریع بگید؛ 
و نه به اشتباه: دیز ای بل
خیلی دیده میشه که اشتباه تلفظ میکنند، علما و فضلا ߘM
معنی: ناتوان/ غیر فعال
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۴
سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ب.ظ

صحبت در مورد زمان در انگلیسی Talking About Time In English

صحبت در مورد زمان در انگلیسی Talking About Time In English

.

What time is it?

ساعت چند است؟

.

What’s the time?

ساعت چند است؟

.

Could you tell me the time?

میشه زمان را به من بگویی؟

.

Do you know what time it is?

میدانی ساعت چند است؟

.

How long have you been waiting?

چه مدت است که منتظری؟

.

Do you have free time this afternoon?

آیا امروز بعد از ظهر وقت داری؟

.

What time can we meet?

چه موقع میتوانیم همدیگر را ببینیم؟

.

What should we do to kill time?

برای تلف کردن وقت چه کاری میتوانیم بکنیم؟

.

It’s ten o’clock.

ساعت ده است

.

It’s midnight.

نیمه شب است

.

It’s 6 A.M now.

الان ساعت شش صبح است

.

See you at 8 P.M.

ساعت هشت بعداز ظهر می بینمت

.

I can’t tell you exactly what time we will arrive.

نمیتوانم به تو بگویم که دقیقا" چه زمانی خواهیم رسید

.

It’s too late now.

الان خیلی دیر است

.

My watch is stopped.

ساعتم خوابیده است

.

My watch is slow.

ساعتم کند کار میکند

.

Don’t waste your time doing nothing.

وقت خود را با کاری انجام ندادن تلف نکن

.

I didn’t think it was so late.

فکر نمیکردم دیر باشد

.

We have plenty of time.

خیلی وقت داریم

.

Give me a little more time.

کمی بیشتر به من وقت بده

.

It’s time to leave.

وقت رفتن است

.

It’s almost time to go home.

تقریبا" زمان رفتن به خانه است

.

Time went by so fast.

زمان خیلی سریع میگذرد

.

The supermarket opens at 9 a.m.

سوپرمارکت ساعت نه صبح باز میشود

.

The class starts at 8 in the morning

کلاس ساعت هشت صبح شروع میشود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۰۳
جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۴۵ ب.ظ

عبارت Friend zone

عبارت Friend zone در انگلیسی یعنی چه و friend zone چیست؟


بیاید بهش بگیم دایره ی دوستی!

اینجوریه که یه دختر پسر اگه وارد دایره دوستی بشن دیگه خیلی سخته خارج شن!

یعنی اینا با هم دوست صمیمی شدن و حالا اگر یکی از اون یکی خوشش بیاد و بخواد پیشنهاد دوستی جدی دارای رابطه بده و یا پیشنهاد ازدواج و یا هرچی،خیلی سختتره از حالتی که صمیمیت کمتری دارن!


از یه طرف ریسک این هم وجود داره که پیشنهاد بده و به جایی نرسه بعدش صمیمیتشون تحت تاثیر قرار بگیره و یه دوست رو از دست بده،از یه طرف هم میترسه که پیشنهاد نده و یه عمر بمونه رو دلش! و پشیمان بشه


قضیه ریسک بالایی داره نهایتا!


حالا زمان بندی مهم میشه!


قبل از اینکه تپه های صمیمیت رو باهم در بنوردن و بشن رفیق جینگ همدیگه،باید تصمیم گرفت! این مثلا پتانسیل عاشق شدن داره یا نه.اگه داره یه اقدامی بکنم از الان!


البته اگر بعدا هم به این نتیجه رسید که ای بابا عاشق شدم رفت، میشه اقدام کرد.خیلی با احتیاط ولی!


به هر روی،من خودم شاهد بودم دوستام اومدن غش و ریسه و گریه و زاری رفتن که دوست عزیزم ،اومده پیشنهاد داده و فلان و حالا بهم خورده و من بدون اون چیکار کنم و حتی یادم نمیاد چجوری نفس بکشم و اینا!!


حالا میگم مراقب دایره دوستی باید بود!یه سریا رو نباید راه داد خیلی به دایره دوستی چون شاید بعدا بخوان خارج بشن و سخت میشه!


و این است معنی و مفهوم Friend zone در انگلیسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۵
جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ب.ظ

بدرقه کردن فردی یا کسی در انگلیسی

بدرقه کردن فردی یا کسی در انگلیسی

.

برای بدرقه کردن، همراهی کردم فردی موقع خداحافظی و موقع سفر که داره شما رو ترک میکنه

از فعل عبارتی جدا شونده‌ی See off استفاده میکنیم. گذشته اش هم میشه Saw off که میدونید


.

مثالز:

We went to the train station to see Mori off.

ما به ایستگاه قطار رفتیم تا موری را بدرقه کنیم.

.

We saw off all the scouts going to camp.

ما همه پیشاهنگ ها را هنگام رفتن به کمپ بدرقه کردیم

.

My parents saw me off at the airport.

پدرومادرم مرا در فرودگاه بدرقه کردند.

.

Families gathered at the dock to see off the sailors.

خانواده ها برای بدرقه ملوانان در بندرگاه جمع شدند.

.

We saw off our guests at the door.

ما میهمانها را تا در بدرقه کردیم

.

They came to the airport to see us off.

آنها برای بدرقه ما به فرودگاه آمدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۴۵
جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۴۰ ب.ظ

پسوند اسم ساز ment در انگلیسی

پسوند اسم ساز ment در انگلیسی همراه با مثال و ترجمه فارسی



با اضافه کردن ment به انتهای بعضی از افعال میتوان یک اسم ساخت:


verb+ment  : noun

.

️agree : agreement

موافقت ک -: موافقت

.

employ : employment

استخدام کردن : استخدام

.

judge : judgement

قضاوت کردن : قضاوت

.

develop : development

توسعه دادن : توسعه

.

improve : improvement

بهبود بخشیدن : بهبودی

.

retire : retirement

بازنشست شدن : بازنشستگی

.

encourage : encouragement

تشویق کردن : تشویق

.

advertise : advertisement

تبلیغ کردن : تبلیغ

.

treat : treatment

رفتار کردن : رفتار

.

punish : punishment

تنبیه کردن : تنبیه

.

manage : management

مدیریت کردن : مدیریت

.

measure : measurement

اندازه گرفتن : اندازه

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۴۰