پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online

English language learning website
پورتال جدید آموزش زبان انگلیسی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ب.ظ

18 کاربرد مهم واژهThe use of the word DO / DO

                                                                                                         توضیحاتی در مورد Do

۱) do گاهی می تونه نقش تاکید برای فعل جمله باشه(البته دقت کنین که برای جمله های مثبت بکار میره):
مثال : your blog does look nice
بلاگت خیلی نایسه !

مثال:
I don’t have a very good memory, but I do remember what he was saying
(درسته) من حافظه ی خوبی ندارم اما دقیقا یادمه که داشت چی میگفت.

 

2) گاهی هم به این شکل نقش تاکید داره. در واقع این بار رو کل جمله تاکید داره. به عبارتی وقتی شما می خواین که کسی رو ترغیب (وادار) به انجام کاری کنید از do استفاده می کنین:
مثال : do stay and have lunch with us
“لطفا بمون و ناهار رو با ما صرف کن”. می تونین do رو بردارین که در این صورت جمله اون حالت ترغیبی ! خودشو از دست میده. ضمنا این شکل نسبتا مودبانه برای درخواست کردن از کسیه.

مثال : do be quit !
درواقع خیلی محترمانه از طرف می خواین که ساکت باشه.

مثال: Do shut up, frank, and get on with your homework
Get on: همگام با چیزی پیش رفتن

 

3) do song یعنی خواندن(ترانه یا اواز) ، do dance رقصیدن و do play یعنی بازی کردن
مثال: tonight, we’d like to do a song from our latest album
امشب خیال دارم یکی از اهنگای جدیدترین البومم رو بخونم.

 

4) do lunch or dinner یعنی ناهار خوردن و do movie یعنی فیلم دیدن.

نکته ی مهم: در مورد شماره ی (۳) و (۴) باید دقت کنین که شما نمی تونین از do تو جمله های مفرد استفاده کنین.مثلا تو مثال شماره ۳ شما نمی تونین بگین: I’d like to do a song from my… . درواقع فقط در حالت جمع کابرد دارن. پس do dance یعنی رقیدن با افراد دیگه ، do movie یعنی فیلم دیدن با بقیه ، do lunch یعنی غذا خوردن با بقیه (پس شما مجازین که بگین we do lunch نه I do lunch).

 

5) do میتونه به معنی “تمیز کردن” یا “رفت و روب کردن” بکار بره.(Informal)
مثال: a woman come in once a week to do the house
هفته ای یه بار یه زنی میاد و خونه رو تمیز میکنه.

I wanna do my room before our guests arrive.
من می خوام قبل از اینکه مهمونامون سر برسن ، یه دستی به سر و روی اتاقم بکشم.

 

6) یکی از کابرد های بسیار رایج do ، “داشتن رابطه با کسی  ” (have se* with sb) که  توی فیلمای امریکایی کاربرد داره.(slang)

مثال: I’m gonna do Sharon tonight

 

7) می تونه به معنی effect یعنی تاثیر یا اثر باشه(حالا چه تاثیر خوب یا بد)
مثال: it’s wonderful what a bit encouragement can do
واقعا شگفت انگیزه که (بدونی) کمی تشویق می تونه چه تاثیر(خوبی) داشته باش. از حالت کلی جمله میشه فهمید که منظور از do تاثیر مثبته.

مثال: don’t you see what all this stress and uncertainty is doing to our family?
مگه نمی بینی که این استرس و بلاتکلیفی چه تاثیر (بدی) داره رو خونوادمون میذاره؟

مثال: the doctor gave me some medicine, but it didn’t do a lot of good
کتر بهم یکمی دارو داد اما تاثیر خیلی خوبی(تو بهبودیم) نداشت.

 

8) do میتونه به معنی گذروندن یه دوره ی زمانی خاص تو جایی باشه.(Informal)
مثال: I did three years in the air force
من سه سال رو تو نیروی هوایی گذروندم یا به عبارتی من سه سال تو نیروی هوایی خدمت کردم.
نکته: این مورد رو با do time اشتباه نگیرین.do time  یعنی اب خنک خوردن تو زندون !

 

9) می تونه به معنی نقاشی کردن یا کشیدن باشه.
مثال: all this paintings were done by davinci

 

10) می تونه به معنی اماده کردن یا تدارک دیدن باشه(to provide or to prepare).
مثال: I’m doing roast turkey for dinner tonight
دارم واسه شام امشب گوشت بوقلمون بریونی اماده می کنم.(اب دهنتو قورت بده بریم سراغ بعدی! دو نقطه دی :d )

مثال: please do the salad

 

11) گاهی do این معنی رو میده:”ارائه دادن مجموعه سرویس ها یا کالاهایی به مشتری”.
مثال: we do sandwiches and other snacks in the bar
ما تو بار انواع سانویچ و غذاهای سبک دیگه ارائه میدیم.(البته این سرویس ها و خدمات پولی هستن نه صلواتی)

 

12) می تونه به معنی دیدن یا سیاحت کردن از جایی به عنوان توریست باشه.
They did esfehan in two weeks

 

13) می تونه به معنی decorate یا furnish باشه.
مثال: I did my room with yellow and red balloons

 

14)
He did six years for doing local bank
گفتم که یکی از کاربرد های do ، اب خنک خوردنه(توی زندان!). تو این جمله دوتا do می بینین. Do اول (did) به معنی spend time in prison ـه و do دوم(doing) معنیش اینه:دزدیدن یا دزدی کردن(از کسی یا جایی).
دقت کنین که هر دو do ، slang هستند.

 

15) می تونه به معنی میزان مسافت طی شده هم باشه.
مثال: we did 30 miles today

 

16) می تونه به معنی خسته کردن/شدن باشه.(informal)
That last set of ping pong did me
ست اخر پینگ پنگ منو از پا در اورد.

 

17) می تونه به معنی دراوردن ادای کسی باشه یا می تونه به معنی دست انداختن تقلیدی هم باشه.
مثال:   he’s fab dude, because he can do all actor well
اون ادم جالبیه ، چون می تونه ادای همه ی بازیگرار خیلی خوب دربیاره.

مثال: im mad at you,bcuz you did me with that southern accent

 

18) می تونه به معنی مدل مو باشه  (slang)
مثال: when it started to rain my do got ruined
همین که بارون شروع به باریدن کرد مدل موهام خراب شد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی